آیا نمای کامپوزیت یک نمای بی هویت است؟ بخش دوم
-دیدگاه الکساندر:
الکساندر نیز یکی از اندیشمندانی است که در زمینه هویت محیط به اظهارنظر پرداخته است:
به عقیده الکساندر هویت در محیط هنگامی تجلی میکند که در ارتباط طبیعی و منطقی بین فرد و محیط حاصل شده باشد. وی معتقد است بین فرد و محیط زندگی¬اش ارتباط و احساس تعلق خاطر به وجود نخواهد آمد مگر آنکه قادر به شناخت عمیق و تشخیص آن باشد و توان درک تمایز آن نسبت به محیطهای دیگر را نیز داشته باشد و بداند در چه زمانی و به چه صورت پاسخ مناسبی به کنشهای انجام یافته در آن محیط بدهد. (دانشپور، ۱۳۸۰: ۵۵)
بنابراین به عقیده الکساندر هر چقدر محیطی با هویتتر باشد شخص احساس تعلق بیشتری به آن محیط خواهد نمود.
۴-دیدگاه والتربور:
والتربو عقیده دارد هویت همان تفاوتهای کوچک و بزرگ است که باعث بازشناختن یک مکان و خوانائی محیط میشود و حس دلبستگی و حساسیت به محیط را به وجود میآورد. خاص بودن هر محیط به معنی اجتناب از یکنواختی، وجود تنوع و جذابیت است و در شکل و نحوه قرارگیری فضاها، و در طرز دسترسی به فضاها و در کاربریها نیز میباشد وجود داشته باشد. (دانشپور، ۱۳۸۰: ۵۵)
۵-دیدگاه ولف:
به عقیده ولف هویت یک محیط نتیجه کنش متقابل سه مورد زیر میباشد:
– ترکیب ظاهری و کالبدی نماها در محیط؛
– عملکردها و فعالیتهای قابل مشاهده در محیط؛
– مفاهیم نمادها در محیط. (دانشپور، ۱۳۸۰: ۵۵)
۶- مایکل هاوف:
مایکل هاوف در کتابOut of place یک طرح فلسفی برای ایجاد مکانهای که یک هویت دارند، پیشنهاد میکند، در حالی که مرکز توجه او منطقهای است که ایدههای او میتواند در یک شهر بهخوبی اعمال شود. چنانچه هاوف اظهار میکند، هویت در مرکز شهر مبتنی بر پیوستگی ساخت محیط است – یک ماتریسی از شکل ساختمان، مکانهای شهری، میدانها، پارکها، خیابانها و راههای که پیوند داده شدهاند، چهارچوب سازمان دهنده هستند.(۶ و ۲۰۰۶ و Doughterty ).
۷-دیدگاه کالن:
کالن بر اهمیت تفاوت هر محیطی با سایر محیطها تأکید میکند و معتقد است یکنواختی نباید بر محیطی حاکم گردد. او هویت را توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و مشابهت در محیطهای شهری از طریق به جلوه درآوردن ویژگیهای خاص هر محیط تعریف میکند. (دانشپور، ۱۳۸۰: ۵۵)
WhatsApp us